در کارزار سفیدنمایی طالبان که حدود سه سال(از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱) ادامه یافت، یکی از نکات کلیدی «تغییر رفتار طالبان در قبال زنان» بود. هرچند طالبان به صراحت هیچگاه متعهد به تامین حقوق زنان نشدند اما امریکاییها و کشورهای دیگر دخیل در قضایای افغانستان پیوسته در باره تغییر طالبان سخن میگفتند و گفته میشد که طالبان دوم به حقوق زنان احترام خواهند کرد.
گزارشگر: آیلین ابرا
منبع: خبرگزاری مقاومت
بخش دوم
محروم کردن زنان از حق آموزش
دومین و مهمترین عرصهای که برای زنان افغانستان اهمیت حیاتی داشت، عرصه آموزش و تحصیل بود که طالبان آن را هدف تیر تبعیض و تعصب جنسیتی قرار داد. در بیست سال دوره جمهوریت سرمایهگذاری هنگفتی روی آموزش زنان صورت گرفت و میتوان گفت که هیچ عرصه دیگری در افغانستان تا این حد مورد توجه قرار نگرفته بود.
بستن درب مکاتب و آموزشگاهها بر روی دختران
۲۶ سنبله ۱۴۰۰، طالبان با نشر اعلامیهای آموزش دختران بالاتر از صنف ششم مکتب را ممنوع اعلام کرد. سال نو تعلیمی ۱۴۰۱ بدون حضور دختران بالاتر از صنف ششم آغاز شد. ۱۱ جوزا ۱۴۰۱، طالبان به دختران صنف چهارم تا ششم در غزنی دستور دادند که صورتشان را کاملاً بپوشانند.
۱۹ سنبله ۱۴۰۱، طالبان دروازههای چهار لیسۀ متوسطۀ دخترانه در گردیز، مرکز ولایت پکتیا و یک لیسۀ متوسطۀ دخترانه در ولسوالی سمکنی را، که دختران در آن مخفیانه درس میخواندند، بستند. ۱ میزان ۱۴۰۰، طالبان با ارسال مکتوبی به مکاتب دخترانه در شهر کندهار، ورود دختران بالاتر از ۱۳ سال به مکتب را ممنوع کردند. ۱ جدی ۱۴۰۱، وزارت معارف طالبان، با ارسال مکتوب رسمی به ریاستهای معارف مرکز و ولایات، دستور داد که تحصیل دختران در مکاتب و مراکز آموزشی خصوصی بالاتر از صنف ششم تا «امر ثانی» ممنوع است.
در سنبله ۱۴۰۱، مسئولان برخی از مراکز آموزش زبان در کابل و ولایات گفتند که طالبان مراکز آموزشی آنها را تعطیل کرده و اصرار شده که معلمان زن برای دانش آموزان زن استخدام شوند و آنها را از صنفیهای مرد جدا کنند. اما بعدا بطور تشدیدتر مخالف رفتن دخترها به آموزشگاه ها شدند.
تفکیک دانشجویان پسر و دختر
۵ ثور ۱۴۰۱، طالبان در دانشگاههای دولتی تفکیک جنسیتی ایجاد و روزهای هفته را جدا کردند.
ضمنا برخی دانشگاههای خصوصی نیز در ابتدا پرده میان دختر و پسر را برای رعایت قوانین طالبان در مورد تفکیک جنسیتی نصب کردند.
محدود کردن انتخاب رشتههای دانشگاهی برای دختران
۱۴ میزان ۱۴۰۱، طالبان در امتحان ورودی دانشگاهها، انتخاب رشتههای تحصیلی را برای دختران محدود کردند. آنها فقط حق انتخاب طب، تعليم و تربيه و شرعیات را داشتند.
۱۰ عقرب ۱۴۰۱، ادارۀ امتحانات کانکور تحت کنترول طالبان دستور داد که دانشجویان دختر اجازه ندارند بدون چادری داخل دانشگاه شوند.
۱۰ قوس ۱۴۰۱، طالبان به تمامی کارمندان و استادان مرد دانشگاه ولایت کندهار دستور دادند که هیچ ارتباط و تماسی با اساتید زن و دانشجویان دختر نداشته باشند.
۲۷ سنبله ۱۴۰۱، طالبان به دانشجویان در دانشگاههای دولتی کابل، کندهار و ننگرهار استفاده از مبایل هوشمند و عکس گرفتن در محوطۀ دانشگاه را ممنوع کردند.
۲۶ عقرب ۱۴۰۱، طالبان به دختران دانشجو در دانشگاه دولتی کندهار ننگرهار و سمنگان دستور دادند که حق تجلیل روز دانشجو و فراغت از تحصیلشان را ندارند.
۸ عقرب ۱۴۰۱، طالبان در ولایت بدخشان به دختران دانشجو که لباس رنگي به تن داشتند، اجازۀ ورود به دانشگاه ندادند.
ممنوعالتحصیل شدن دختران
۲۹ قوس ۱۴۰۱، وزارت تحصیلات عالی طالبان تحصیلات دانشگاهی را برای دختران تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد. ۲۹ سرطان ۱۴۰۲، طالبان به دختران اجازه ندادند که شامل امتحان ورودی دانشگاه شوند. ۲۰ سرطان ۱۴۰۲، وزارت معارف طالبان حکم بسته شدن ۴۹ دارالمعلمین و ۱۹۸ مرکز حمایتی مرتبط با این مؤسسههای تحصیلی در افغانستان را صادر کرد که تعداد زیادی از دانشجویان و استادان این نهادها زنان بودند. ۳ سنبله ۱۴۰۱، طالبان به ۷۹ دانشجوی دختر دانشگاه امریکایی افغانستان به بهانۀ نداشتن «محرم» اجازۀ سفر نداد.
ممنوع شدن جشن فارغالتحصیلی برای دختران
در ماه قوس ۱۴۰۱، رسانههای اجتماعی مملو از جشنهای فارغالتحصیلی دانشجویان پسر بود که در تالارهای بزرگ عروسی کلاه خود را به هوا پرتاب میکردند، اما دانشجویان دختر برخلاف سالهای گذشته در جشنهای فارغالتحصیلی غایب بودند. دانشجویان دختر تازه فارغ التحصیل گفتند که از برگزاری جشن فارغ التحصیلی خود در خارج از دانشگاه منع شدهاند.
با آنکه گروه طالبان، محرومیت زنان و دختران از درس و تحصیل را یک دستور موقتی اعلام کرده اما با سپری شدن بیش از دوسال تصمیم این گروه در باره بازگشایی مکاتب و دانشگاه بر روی دختران و زنان نه تنها برگشت نکرده بلکه زندگی در عرصه های دیگر نیز برای زنان تنگتر شده است.
یکی از دلایلی که این گروه در ابتدا برای محروم کردن دختران از درس و تحصیل عنوان کرد، موضوع حجاب است که به زعم گروه طالبان در محیط آموزشی رعایت نمیشود.
سرپرست وزارت تحصیلات عالی رژیم طالبان در توجیه ممنوعیت تحصیل زنان به تلویزیون دولتی گفت که زنان در دانشگاههای قوانین پوشش اسلامی را رعایت نمیکنند و به جای آن لباسهایی به تن میکنند که «زنان برای رفتن به عروسی میپوشند.» او در ادامه گفت که «برای ما دین خدا مهمتر از توسعه و پیشرفت تمدن در جامعه است.»
وی دلایل زیرا در توجیه ممنوعیت تحصیل دختران بیان کرد:
۱- حضور دختران در خوابگاه و رفتوآمد آنها بدون محرم؛
۲- عدم رعایت حجاب از سوی دانشجویان دختر؛
۳- اختلاط میان زنان و مردان در دانشگاهها؛ و
۴- حضور زنان در دانشکدههایی مثل مهندسی و زراعت که «به عزت و وقار آنها» نیست.
سرپرست پیشین وزارت معارف طالبان به تاریخ ۲۰ سنبله ۱۴۰۱ در ولایت ارزگان در یک نشست خبری، علت باز نشدن مکاتب دختران را محدودیتهای فرهنگی دانست. وی گفت: «در مناطق دورافتاده مردم نمیخواهند که دختران جوان خود را به مکاتب بفرستند.»
هرچند برخی از مقامهای اداره طالبان ظاهراً مخالف ممنوعیت درس و تحصیل زنان اند اما به نظر میرسد که قدرتمند نیستند تا دیدگاههای شان بر تصامیم رهبری تاثیر بگذارد.
شیرمحمد عباس ستانکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان، در یک گردهمایی در کابل به تاریخ ۵ میزان ۱۴۰۱ خواستار بازگشایی هرچه زودتر مکاتب دخترانه شد. وی گفت: «تعلیم بر مرد و زن فرض است و در برابر تعلیم دختران هیچ مشکل شرعی وجود ندارد.» در همین گردهمایی اما سرپرست وزارت امر به معروف این گروه اظهارات وی را رد کرد و تعلیم عصری را مباح خواند.
دلایلی که طالبان برای ممنوعیت درس و تحصیل دختران مطرح میکنند نه تنها که در میان مخالفان طالبان و جامعه علمی و روشنفکری قابل قبول نیست و مسخره عنوان میشود بلکه بسیاری از علمای دینی و جوامع و کشورهای اسلامی نیز با صراحت با این تصمیم طالبان مخالفت کرده و آن را مغایر ارزشها و آموزههای دین اسلام میدانند.
دختران و زنان افغانستان هرچند با توجه به وضعیت به شدت خفقان آور موجود، از ابراز نظر در باره ممنوعیت تحصیل و درس زنان خودداری میکنند اما با آن هم شماری از زنان و دختران در صحبت با من اعتراض خود نسبت به تداوم این وضعیت را بیان داشتند.
برنا ۲۲ ساله دانشجوی روزنامهنگاری یکی از دانشگاهها… به من گفت:« رشته روزنامه نگاری را دوست داشتم و مدتی هم در رادیو و شبکههای تلویزیون شاغل بودم. میخواستم از این مجرا صدای مردمم باشم. من تنها عضو خانواده هستم که کار میکنم و نانآور خانواده محسوب میشوم. به سختی کار کردم، درس خواندم و سعی کردم قوی بمانم تا به آرزوهایم برسم.» وی از جامعه جهانی میخواهد سیاستهای یک بام و دو هوا را کنار بگذارند، تعامل با طالبان را کنار بگذارند و یک مسیر مشخص مبارزاتی را تعریف کنند که با طالب هستند یا کنار مردم افغانستان.
«عارفه» ۲۰ ساله دانشجوی رشته اقتصاد در کابل دختر دیگری است که در باره حرمان از تحصیل با گلوی گرفته صحبت میکند. میگوید:«خسته شدهایم از این رفتارهای طالبان. جهان در فکر فتح سیارۀهای دیگر است طالبان ما را از تحصیل محروم کرده است.»
قمرنیسا نویسندهای است که زندگیاش با آمدن طالبان تغییر کرد. او آرامش را در کتابها و به اشتراک گذاشتن آنها با زنان دیگر جستوجو میکند.میگوید:«برای خودم، خواهرانم و برای آینده نامعلوممان گریه کردم. اما آیا اشک ریختن فایدهای دارد؟ بعد از نیم ساعت تصمیم گرفتم قوی باشم و به خودم و بقیه خواهرانم نیرو ببخشم. در صفحه فیس بوکم و در استوری اینستاگرامم نوشتم: ‘تصمیم گرفتم فردا یک صفحه بیشتر از امروز کتاب بخوانم، روزی یک فیلم ببینم، روزی یک پادکست گوش کنم، روزی یک صفحه کتاب انگلیسی بخوانم، روز پنج دقیقه برقصم و روزی نیم ساعت ورزش کنم.’ شما چه تصمیمی برای فردا گرفتهاید؟»
قمرنیسا میافزاید:«در زمانبندی جدید، میتوانستم بیشتر در خانه کار کنم، بیشتر بنویسم، بیشتر بخوانم، گروههای مطالعه ایجاد کنم، ورزش کنم، آشپزی کنم و در نهایت برقصم. این فهرست کارهایی بود که نمیتوانستم در حین رفتن به دفتر انجام دهم. اما اکنون به راحتی میتوانم همه این کارها را طبق برنامه روزانه انجام دهم. من همیشه با خواندن و نوشتن آرامش دارم.»
او در ادامه میگوید:«یک کتابخانه مجازی در تلگرام دارم که بیش از هزار کتاب در این کانال آپلود کردهام و در دسترس همه خوانندگان قرار دادهام تا بخوانند و لذت ببرند. سه هفته پیش، پیامی از یکی از دوستانم دریافت کردم که نوشته بود: آیا می توانید مدتی یک گروه کتابخوانی با بیش از ۵۰ دختر را رهبری کنید؟ این پیام یکی از بهترین پیامها برای من در این زمان بود و اکنون سه هفته است که گروه مطالعه را هدایت میکنم. سعی میکنم خودم را مشغول نگهدارم و به چیزهایی که از دست دادهام فکر نکنم، مدیریت این موضوع برای من واقعا سخت است، اما به تلاشم ادامه میدهم.»
نادیه ۲۴ساله دانشجوی سال آخر دانشگاه دختر دیگری است که با آه و حسرت در مورد محروم شدن از تحصیل سخن میگوید:«بعد از آمدن طالبان شرایط بسیار دشوار و مشکل شد. خودم را گم کرده بودم. اما برگشتم به زندگی. طالبان دیوار بلندی به سوء استفاده از نام دین پیشروی ما ایجاد کرده اند.»
نادیه خواهان مداخله جامعه جهانی است و میگوید:«جامعه جهانی و سازمان ملل متحد تا کنون اقدام جدی علیه طالبان انجام نداده است. لازم است که سازمان ملل متحد فشارها را بیشتر کنند و حتی اجازه سفر به رهبران طالبان ندهند و کمکهایشان را مشروط به تحصیل دختران کنند.»
انگیزه ۲۲ ساله دانشجوی سال سوم دانشگاه میگوید:« طالبان در اصل از زن میهراسند و نمیخواهد زنان در افغانستان پیشرفت کنند. اینها در کشور یک مشت بلهگو و متملق دارند که از فساد، قومگرایی، جنایت، خیانت، برداشتهای تندروانه از دین حمایت میکنند.»
انگیزه از مردان جامعهاش بابت گلایه دارد که زنان را در محرومیت از درس و تحصیل تنها گذاشتند:« مردان جامعه ما فقط مینشینند و نگاه میکنند، حتی وقتی که هنگام اعتراضات و گردهمایی ها، طالبان روی زنان با موتر آب پاش، آب میریختند، تعدادی از مردان یا نظارهگر بودند یا میخندیدند.»
فرح زن سی ساله که در یکی از دانشگاههای دولتی استاد بود، میگوید:«آخرین بار یک روز پیش از فرمان ممنوعیت حضور زنان در دانشگاهها به دانشگاه رفتم. پس از آن چند بار خواستم بروم دانشگاه و پیگیری کنیم که این ممنوعیت تا کی ادامه پیدا میکند، اجازه ورود به دانشگاه را ندادند.»
وی میافزاید: «طالبان زنان منتقد را بازداشت میکنند و از آنها اعترافات اجباری میگیرند که بگویند از خارج از کشور و یا از جبهه مقاومت دستور میگیرند. سپس آنان را به ضمانت رها میکنند و از آنها تعهد میگیرند که دیگر در تجمعات و تظاهرات شرکت نکنند و حتی تعهد میگیرند که زنان معترض خاک افغانستان را ترک کنند.»
تصمیم رژیم طالبان به ممنوعیت درس و تحصیل دختران با واکنشهای گسترده جهانی نیز مواجه شد و نه تنها دولتهای حامی دموکراسی و حقوقبشر و نهادهای بینالمللی معتبر بلکه حتا کشورهای اسلامی حامی طالبان به شمول قطر، امارات متحده عربی، عربستان، ایران و پاکستان نیز از این تصمیم انتقاد کرده و آن را خلاف آموزههای دین اسلام عنوان کردند. علاوه بر فشار دیپلماتیک بینالمللی، شمار زیادی از زنان در کشورهای مختلف در اعتراض به منع درس و تحصیل زنان دست به راهپیمایی زده و در داخل کشور نیز بارها زنان دست به اعتراض زده و به جادهها برآمدند و خواهان حق درس و تحصیل زنان شدند که جواب طالبان سرکوب و زندان کردن زنان معترض بوده است. اما تا کنون این انتقادها و اعتراضها نتیجه نداده است.
آگاهان به این باوراند که صرف نظر از انگیزههای دینی و فرهنگیای که طالبان براساس آن درب مکاتب و دانشگاهها را بر روی زنان بسته اند، این گروه در نظر دارد تا در کل فضای عمومی جامعه را نظامی ساخته و آن را برای آموزشهای دینی و تربیت نیروهای جنگی در مدارس دینی فراهم کند. طالبان فکر میکند که زنان و به ویژه زنان درس خوانده و تحصیل کرده، به درد جنگ و پیش برد برنامههای طالبانی نمیخورند و بنابراین نیازی نیست که زنان درس و تحصیل فرا بگیرند. در منظومه فکری طالبان همهچیز از عینک جنگ بررسی میشود.
گفتنی است که در بیست سال دوره جمهوریت، جامعه جهانی توجه ویژهای به امر درس و تحصیل دختران و زنان مبذول داشت و این امر باعث شد که میلیونها دختر که قبلا فرصت رفتن به مکتب را نداشتند، شامل مکتب شوند. به همینگونه دهها هزار دانشجوی دختر شامل دانشگاه های دولتی و غیردولتی شدند و به این ترتیب زنان افغانستان از نظر علم و دانش مراحل رشد تدریجی را به خوبی سپری کرده و به مرحله برابری با مردان از نظر تحصیلی نزدیک شده بودند که حاکم شدن طالبان ترمز محکمی قطار پیشرفت تحصیلی زنان را زد که همه را شوکه کرد!
بعید به نظر میرسد که طالبان از این تصمیم خود که حالا بیشتر جنبه حیثیتی نیز پیدا کرده، عقب نشینی کنند. هرچند برخی از مقامهای طالبان خود را مدافع درس و تحصیل زنان عنوان میکنند اما آگاهان به این باوراند که این اختلافها بیشتر جنبه نمایشی دارد و با هدف اغفال مردم و جهانیان تبارز داده میشود تا این امیدکاذب ایجاد شود که روزی طالبان درب مکاتب و دانشگاهها را بر روی دختران باز میکنند. درحالی که به باورآگاهان چنین اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا آن عده از مقامهای طالبان که خود را مخالف رهبری این گروه در امر ممنوعیت درس و تحصیل دختران نشان میدهند، حاضر نیستند که مقام و موقف خود را قربانی درس و تحصیل دختران کنند. آنان در واقع کسانی اند که دنبال کیش شخصیت برای خود شان و جلب توجه بیرونیها به خود شان هستند.