۱. مولوی "اسلام جار" والی طالبان برای هرات در کتاب خود "معتمد ماترید من معتقد ماترید" شیعه را اهل بدعت میداند و ملاهبةالله رهبر طالبان بر کتاب مولوی عبدالحکیم حقانی --الامارة الاسلامیه و نظامها-- مقدمهای مینویسد که تایید عقاید سلفی و تکفیری آن است. در حکومتی که ساختار فکری آن، چنین باشد، کشتن اهل بدعت --به زعم آنها-- قبیح نبست که بخواهند قاتلشان را دستگیر و مجازات کنند.
۲. "مدارعلی کریمی" در حضور صدها انسان شیعهی هزاره فریاد میزند که ملاهبة الله امیرالمومنین همه است، "سیدحسن فاضلزاده" و برخی دیگر، در مدح ملاعمر مینویسند، "محمد اکبری" بر رعیت بودن خود برای طالبان تاکید میکند، "جعفر مهدوی" مجیز "سراج الدین حقانی" را میگوید و شورای علمای شیعیان افغانستان، دفاتر مراجع را در قم و نجف دق الباب میکند تا از تامین حقوق شیعیان در امارت طالبان به آنها اطمینان خاطر بدهد. این حجم از ذلت پذیری، هر ارباب بی انصافی را بر توسعه ظلم، جری میسازد.
۳. "امیرخان متقی" ایران را متهم به حمایت از داعش میکند، اما حسنین (حسن کاظمی قمی و سید حسن مرتضوی)، به جای اینکه پاسخ امیرخان متقی را بدهند، در ملاقاتها و گفتگوهای تلویزیونی، تاکید میکنند که در داخل ایران، به هیچ کس، اجازه مخالفت با طالبان را نمیدهند. این موضعگیری میتواند این معنا را افاده کند که وضعیت نگران کنندهی شیعیان افغانستان و آنچه طالب بر آنها روا میدارد، اولویت اول ایران نیست.
۴. نخبگان و قلم به دستهای جامعه، تا وقتی مضمونی برای خودزنی و تفرقه پیدا کنند، به امور مهم و حیاتی، حتی فکر هم نمیکنند. شاید انچه که اکنون در نبردهای مجازی میگذرد، در شرایط عادی، مهم باشد، اما یقیناً، اکنون وقت ورود به آنها نیست. اما نتیجه نهایی این است که ما آنقدر متفرق هستیم که دشمن هرکاری با ما بکند، باز هم ما نمیتوانیم قدرتی یکدست شویم و مقابله کنیم.
۵. شیخین و دیگر مدعیان رهبری جامعه که مخالف طالب هستند، زمانی که امکانات در اختیار داشتند، تا توانستند به سروکله هم زدند و اکنون هم در مهاجرت منتظر هستند تا آمریکا برای آنها کاری کند. این توهم، که منتطر باشیم دیگران برای ما کاری کنند و حق ما را از طالب بگیرند، فقط یک سراب است.
و نتیجه آنکه؛
در چنین وضعیتی، چرا تروریستها، از کشتن ما هراس داشته باشند؟ به گمانم، مهمترین مشکل ما اینست که هنوز حجم خطر را به درستی درک نکردهایم. قصاب را با چشم خود میبینیم، اما هنوز باور نکردهایم که قصاب، یکی یکی همهی ما را خواهد کشت. بنابر این نه به راه نجات میاندیشیم و نه به پیدا کردن متحدی استراتژیک که در تنگناها، کنارمان بایستد. https://panjshirnews.com/vdcc.eq1a2bqeela82.html
panjshirnews.com/vdcc.eq1a2bqeela82.html