باری برخی رسانههای وابسته به طالبان و نیز رسانههای آزاد افغانستانی، از جمله آماج بهتازگی گزارش دادهاند؛ شیرمحمد عباس ستانکزی معین[معاون]سیاسی وزارت خارجه طالبان شنبهی گذشته[۳۰ دیماه/جدی]طی مراسم فراغت طلبههای یک مدرسه دینی در ولایت خوست گفت که طالبان بر «خلاف شریعت حرکت میکند» و حقوق ۲۰ میلیون نفر از جمعیت افغانستان[زنان]را نادیده گرفته است!
ستانکزی با صراحت گفت: «از بزرگان امارت این تقاضا را داریم که دروازهی علم را باز کنند. هیچ بهانهای در این مورد نبوده، نیست و نخواهد بود. در زمان پیامبر اسلام دروازهی علم به روی مرد و زن باز بود.» معین سیاسی وزارت خارجه طالبان میگوید که تصمیم این گروه برای بستن مکتبها و دانشگاهها به روی دختران هیچگونه اساس شرعی ندارد. او گفت؛ ممنوعیت آموزش دختران و زنان تنها دیدگاه شخصی هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان است!
عباس ستانکزی این محدودیتها را خلاف شریعت اسلامی خواند. او گفت که این اقدامها ناشی از «طبیعت» شخصی رهبر طالبان است. او از رهبری طالبان خواست تا مکتبها و دانشگاهها را به روی دختران بازگشایی کند. شیر محمد عباس استانکزی تصریح کرد: «در این زمینه هیچ بهانه و دلیلی وجود ندارد و نداشته است.» ستانکزی با اشاره به اهمیت علم در تاریخ اسلام افزود: «ما از چهل میلیون نفوس افغانستان، با ۲۰ میلیون [زنان] بیعدالتی میکنیم. آیا ما در روز قیامت به آنها پاسخگو نیستیم؟»
او همچنین به شرایط دشوار زنان در افغانستان اشاره کرد و گفت که «به زنان میراث داده نمیشود. زنان به بد داده میشوند. به آنها اجازه تعلیم نمیدهیم، مکاتب و دانشگاهها را بستهایم، حتی به مسجد و مدارس هم اجازه نمیدهیم. آیا ما در مسیر شریعت پیش میرویم؟» معین سیاسی وزارت خارجه طالبان به فشارهای جهانی برای رفع این محدودیتها اشاره کرد و گفت: «همه دنیا به همین دلیل با ما درگیر اند. از همین بابت از ما انتقاد میکنند. ما در راهی قدم گذاشتهایم که ناشی از طبیعت خودمان است، نه از شریعت.»
ستانکزی پیشتر نیز چندین بار خواستار لغو ممنوعیت آموزش زنان و دختران شده بود. اما بسیاری از منتقدان امارت طالبان بر این باوراند که هدف این گروه از به گروگان گرفتن حقوق زنان، معامله برای کسب مشروعیت و استفادهی ابزاری از آن است. هدفگزاریشان آن است که در زمان مناسب تمام امتیازات را در عوض اعطای یک آزادی نیمبند به زنان از جامعهی جهانی طلب کنند.
در چنین وضعیتی اربابان آنان نیز جهان را متقاعد خواهند کرد که جامعهی جهانی بدون هیچبهانهای باید آنان را به رسمیت بپذیرد. اینگونه تمام جنایات و خطرات این فرقه نادیده گرفته میشود. البته جمعی نیز بر این باورند که این شکاف فراتر از مبحث حقوق زنان است. این ماجرا تجلی اختلافات عمیقی است که بین طیفهای قدرتمند طالب بروز کرده که ممکن است به یک درگیری و نبرد گسترده میان ایشان منجر شود. ترورها و حذفهای فیزیکی ماههای اخیر نشانههایی از این اختلاف عمیق است. باید منتظر ماند و دید که کدام تحلیل دقیق است و ریشه در واقعیت دارد. https://panjshirnews.com/vdca.unek49n005k14.html
panjshirnews.com/vdca.unek49n005k14.html